امروز جمعه, 28 ارديبهشت 1403 - Fri 05 17 2024
تحولات فرهنگی و اجتماعی ایران
- توضیحات
- نمایش از چهارشنبه, 03 ارديبهشت 1399 04:32
- نوشته شده توسط مدیر
- بازدید: 1241
تغییر و تحول، اصلی انکارناپذیر است که هر پدیده پویایی را شامل میشود و بیتردید، جامعه نیز از این اصل مستثنا نیست. جامعه ایرانی در چهار دهه گذشته شاهد تغییرات و تحولات بسیار و پرشتابی بوده است که شناخت آن برای آیندهشناسی دهه پنجم انقلاب اسلامی ضروری است. از این منظر، توجه به حجم، سرعت، شدت، عمق، گستره و سطح و ماهیت تغییرات گریزناپذیر است. برای جامعه ایرانی در چهار دهه گذشته ویژگیهای زیر را میتوان برشمرد:
- پیشبینیناپذیری؛ رفتارشناسی مردمان ایران در بسیاری از اتفاقات و تصمیمگیریهای اجتماعی و سیاسی و واکنشهای آنها در برابر موضوعات مختلف قابل پیشبینی نیست.
- دوگانگی فرهنگ رسمی و غیررسمی؛ به این معنا که زیر پوست جامعه اتفاقاتی در حال شکل گیری است که با فرهنگ رسمی فاصله بسیاری دارد.
- ظهور گسترده جنبشهای اجتماعی؛ از آن جمله میتوان به جنبش دانشجویی، قومی، معلمان، زیستمحیطی، روشنفکری، کارگری، جوانان، زنان و ... اشاره کرد.
- ظهور و گسترش شتابناک شبکههای اجتماعی؛ که موجب تغییرات دائمی در سبک زندگی مردم شده است.
- کوچ جامعه از فضای سیاسی به حوزه اجتماعی؛ بررسیهای میدانی نشان میدهد، مسائل اقتصادی و اجتماعی اولویت اصلی جامعه است (تورم، گرانی، اشتغال، معیشت، فساد افسارگسیخته و ...) و مسائل سیاسی در اولویت سوم قرار دارد.
- افزایش مطالبات اجتماعی و فرهنگی، بهویژه در نسل جوان
- اختلال ارتباطی میان ساختارهای رسمی، روشنفکران و نخبگان و جامعه
البته علیرغم تمامی این چالشها، نوعی بازگشت به معنویت و دینگرایی در جامعه ایران، بهویژه نسل جوان مشاهده میشود که تجلی آن را میتوان در مناسبتهایی مانند اربعین، رمضان و ... دید.
تقارن سالهای پایانی قرن جاری با ورود به دهه پنجم انقلاب اسلامی، اهمیت شناخت ویژگیها و نیز تحلیل تغییرات چهار دهه گذشته را برای آیندهشناسی و برنامهریزی دهه پنجم و قرن پیش رو افزون مینماید. روشن است که تحولات فرهنگی روندی رو به جلو دارند و در صورت عدم تدبیر و ارائه برنامه، از قطار تحولات جا خواهیم ماند، چراکه لحظهای درنگ و تعلل، فاصله ما را از پیشرفت و تعالی و توسعه فرهنگی بیش از پیش افزایش خواهد داد. از این منظر داشتن چشماندازی روشن برای آینده بسیار ضروری است که لازمه آن، درک و شناخت واقعبینانه از اکنون و نیازها و مطالبات جاری است. البته پرواضح است که شتاب تحولات و روند سریع تغییرات، پیشبینی و آیندهشناسی را دشوار ساخته است. بنابراین هنر مدیریت امروز جامعه، آیندهنگری، رصد و شناخت تحولات پرشتاب و همزمان حرکت آگاهانه و عالمانه به سوی تحقق اهداف کلان توسعه میباشد.
مهمترین آسیبهای فرهنگی و اجتماعی وضعیت حاضر عبارتند از:
- افول صداقت و اخلاق؛ افول روزافزون ارزشهای اخلاقی، انسانی و فضیلتها و افزایش رذیلتها و بیاخلاقیها در جامعه.
- افول اثربخشی کانونهای اصلی بقای جامعه ایرانی، خصوصاً خانواده، آموزش و پرورش، آموزش عالی و سایر نهادهای فرهنگی و اجتماعی.
- گسترش شکاف نسلی؛ شکاف نسلی میان نسل جوان و افول زبان مشترک و مفاهمه کافی میان نسل جدید و نسل گذشته بسیار محسوس است، چراکه نیازها و مطالبات جوانان بسیار متفاوت از گذشته است. نسل جدید پرسشها و مطالبات بسیاری دارند که باید مورد توجه و پاسخگویی قرار گیرد. تداوم این روند به افزایش شکاف و در نهایت، گسل و گسست منجر خواهد شد.
- فقدان الگوی استراتژیک آیندهنگر و جامعنگر در عرصه فرهنگی که سبب ایجاد نگاه و مدیریت کوتاهمدت و مقطعی در امور فرهنگی جامعه شده است.
- سیاستزدگی عرصه فرهنگ؛ سایه سیاست بر عرصه فرهنگ سنگینی میکند و خود را در تمامی امور آن تحمیل کرده است، درحالی که عرصه فرهنگ باید به طور مستقل مورد تصمیمگیری قرار گیرد.
- عدم سرمایهگذاری شایسته در حوزههای فرهنگی؛ سرمایهگذاری در بخش فرهنگی نباید به دیده هزینه و بار سنگین و مازاد نگریسته شود، چراکه ثمرات آن اگرچه طولانیمدت، بسیار حائز اهمیت است.
ب) افزایش روزافزون آسیبهای اجتماعی؛ افزایش طلاق، بیکاری، فقر، حاشیهنشینی و ... و کاهش سرمایه اجتماعی از جمله مهمترین آسیبهای اجتماعی این چهار دهه اخیر به شمار میروند. اگرچه این آسیبها ممکن است دارای منشأ و عوامل گوناگون هستند، خود پیامدها و تأثیرات بسیاری در ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بر جای میگذارند.
واقعیت این است که در سالهای اخیر تغییرات پرشتاب اجتماعی و عدم آمادگی لازم در مواجهه با این امواج سبب بروز آسیبهایی شده است که به آنها اشاره شد. جامعه در حال گذار، مستعد پذیرش ناهنجاریهای گوناگون است، چراکه از یک سو ریشههای هویتی آنان کمرنگ میگردد و از سوی دیگرهنوز الزامات و سازوکارهای وضعیت جدید در آن نهادینه نشده است.
در عین حال بسیاری از آسیبهای اجتماعی و فرهنگی ناشی از عدم ارتباط صحیح، تعامل و گفتوگوی مداوم افراد جامعه با یکدیگر میباشد. از این منظر، گفتوگو تعامل میان نسل جوان با نخبگان و گفتوگو میان آحاد جامعه با یکدیگر نیاز اصلی امروز میباشد. در جامعهای که فضای گفتوگو و تعامل حاکم است، فضیلت، معرفت، اخلاق و بسیاری از فضایل دیگر افزایش مییابد. در مقابل در فضای بدون گفتوگو انسداد، انشقاق و شکافهای گسترده شکل و گسترش پیدا میکند.
وضعیت فرهنگی در دهههای اخیر در سطح مدیریت و سیاستگذاری، نشان از فقدان الگوی استراتژیک فرهنگی به معنای مدیریت و نگاه همهجانبهنگر، کلنگر و آیندهنگر دارد، چراکه عمده تصمیمگیریها بر پایه و مبنای فردگرایی، جناحگرایی و نگاه کوتاهمدت و مقطعی اتخاذ شده است. حال با توجه به آسیبشناسی صورتگرفته، راهبردهای زیر را میتوان ارائه کرد:
- آیندهشناسی تحولات فرهنگی و اجتماعی جامعه ایران (پیشبینی تحولات آتی برای ایجاد آمادگی و مواجهه با آن)
- کاهش نقش دولت و افزایش نقش نهادهای دینی، مدنی، فرهنگی و اجتماعی
- احیای کانونهای فرهنگی خانوادهمحور در سطح محله، کوچه، مجتمع و ...
- احیای کانونهای مدنی و مردمی
- تغییر در نظام آموزش با هدف اثربخشی
- حرکت از سطح رسمی به غیررسمی
- حرکت از اجبار بهسوی اختیار
- حرکت از نظام بایدها به نظام باورها
- حرکت از محفوظات به دانشگرایی و دانستن
- از امتیازجویی به معرفتگرایی (انسانگرایی)
- از مدرکگرایی به فضیلتگرایی
- توجه اساسی به امنیت فرهنگی و اجتماعی جامعه؛ امنیت ارزشی فراگیر است که بدون آن جامعه مسیر توسعه را طی نخواهد کرد. لازمه امنیت، آزاداندیشی، نقد، گفتوگو، تحمل و مدارای اجتماعی و سیاسی میباشد.
به طور کلی باید گفت که راه و مسیر برونرفت از تمامی چالشها و مشکلات و آسیبهای موجود داشتن زیست فرهنگی و احیای شاخصها و وارزشهای فرهنگی و انسانی در جامعه است. این نه به معنای نادیده انگاشتن نیازها و مطالبات نسل جدید، که به مفهوم هدایت آن در مسیر فرهنگی و تحقق اهداف و تعالی جامعه توسعهیافته است.