تازه های نشر

 *****************  

 

 *****************  

 

 *****************  

 

 ***************** 

 

 

***************** 

***************** 

 

***************** 

 

*****************

******************

******************

******************

*******************

******************

******************

******************

 



بررسی در جامعه شناسی فرهنگی ایران

عنوان كتاب :بررسي در جامعه شناسي فرهنگي ايران

نویسنده: منوچهر محسنی

نشر: موسسه پژوهشی فرهنگ، هنر و ارتباطات

شابک: 964-7718-10-1

قطع کتاب: وزیری

سال نشر:1386

 

 

چكيده كتاب

در مطالعه «جامعه شناسي فرهنگ» چند نكته قابل تامل است، اول اينكه «فرهنگ» تعريف مشخص و متفق القولي بين اصحاب فكر و انديشه و حتي در ميان جامعه شناسان ندارد. دوم اينكه، در مطالعه «جامعه شناسي فرهنگ» بايد مراقب بود كه وارد مرزهاي دانش «مردم شناسي فرهنگ» نشد. براي آن كه بتوان فرهنگ را جامعه شناسانه نظر و مداقه كرد، بايد رفتار و ذهنيت افراد جامعه ملاك شناخت قرار گيرد، چرا كه جامعه شناسان فرهنگ بر اين باورند كه فرهنگ در ذهنيت و رفتار افراد تجلي مي يابد و ديگر چيزها همچون هنجارها، ارزش ها، برنامه ها، مديريت ها و... همه در حكم شرايط تسهيل كننده يا محدود كننده هستند و به اين اعتبار، براي شناخت ساختارها و عملكردهاي فرهنگي در عين توجه به عناصر زمينه اي، بايد ملاك اصلي شناخت را رفتارها قرار داد، چرا كه تجلي دهنده عينيت ها هستند.كتاب «بررسي در جامعه شناسي فرهنگي ايران» به عنوان يك اثر تحقيقي جامع در زمينه جامعه شناسي فرهنگي كه به همت دكتر منوچهر محسني انجام شده، سعي دارد علاوه بر تبيين ابعاد دانش جامعه شناسي فرهنگي، اهداف، روش ها و چارچوب هاي نظري و عملي اين رشته علمي را ترسيم نمايد و سپس با اين مقدمات نظري، جامعه فرهنگي ايران را مورد واكاوي جامعه شناسانه قرار دهد. بدين منظور، محقق تلاش كرده در 13 فصل به تدوين و تنظيم مباحث پژوهشي خود بپردازد و طي اين فصول علاوه بر مرور پيشينه مطالعاتي اين دانش و بررسي مباني نظري آن، برنامه ريزي و مديريت فرهنگي، آسيب شناسي فرهنگي، تحولات فرهنگي، نگرش ها و رفتارهاي فرهنگي، هويت فرهنگي و نقش رسانه ها در ساختار فرهنگ را مورد تحليل و مداقه قرار داده است.

یكي از نكات مثبت اين پژوهش اين است كه محقق در انتهاي هر فصل نتايج مطالعات ميداني خود در جامعه ايران را فهرست وار گردآورده است و در يك نظر مي توان حاصل تحقيق هاي گسترده در ميان افراد جامعه ايران در زمينه فرهنگ را رصد كرد. مروري بر نتايج، نكات قابل تاملي براي اهالي فرهنگ و دغدغه مندان فرهنگي كشور مي تواند داشته باشد، علاوه بر اين كه براي سياستگذاران فرهنگي هم رهگشا است شايد بتواند در برنامه ريزي ها تصميمات فرهنگي محل رجوع قرار گيرد. در بخشي از نتايج حاصل از تحقيق ميداني دكتر محسني مي خوانيم:

واقعيتي كه احتمالاً مي توان از خلال پژوهش هاي متعدد صورت گرفته نتيجه گرفت اين است كه در كشوري مانند ايران، فرد ميان دودسته از ارزش هاي جمع گرايانه و فردگرايانه سرگردان است و اين ناشي از تحولات فرهنگي جامعه است. جمع، ديگر مانند گذشته ماهيت سنتي خود را ندارد، چرا كه فرد بايد به تنهايي گليم خود را از آب بيرون بكشد و جمع، ديگر مانند سابق چيز زيادي به فرد نمي دهد. فرد ناگزير از اين است كه در عين وابستگي به جمع از تمامي حربه هاي «انفرادي گرا» و نه حتي فردگرايانه استفاده كند، واقعيتي كه گاه جامعه را به شكل موزائيك در مي آورد. (ص 417)
بر اساس اغلب الگوهاي نظري موجود، فرهنگ را نه مي توان و نه بايد به حال خود رها كرد و نه مي توان با جهت گيري هاي خاص مستبدانه و نظامي به شكل «مطلوب» و مطابق ميل و سليقه هاي خاص درآورد. ماهيت «مهندسي فرهنگي»، «اعتدال» و «ظرافت» را مي طلبد. (ص 423)
سواد اغلب الگوهاي سنتي را تضعيف مي كند، نسبيت گرايي را تقويت مي كند، اما فردگرايي را نيز توسعه مي دهد. بنابراين، ارتقاي سواد به تنهايي ممكن است در جهت «تعالي فرهنگ» حركت نكند. (ص 420)
پژوهش هاي انجام شده نشان از آن دارد كه هنوز اين واقعيت در جامعه تحكيم نيافته است كه پويايي فرهنگ را نمي توان با دستورالعمل ها و اقدامات ضربتي متوقف كرد.جامعه نوين در اين انديشه است كه بايد با فرهنگ، حركت و برنامه ريزي كرد و نه در مقابل آن. (ص 424)پژوهش دكتر منوچهر محسني با عنوان «بررسي در جامعه شناسي فرهنگي ايران» از سوي انتشارات «پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي» منتشر شده است. محقق اين اثر، در مقدمه تحقيق اش آورده كه نه داعيه آن دارد كه مقدمه جامعي بر جامعه شناسي فرهنگي ايران فراهم آورده است و نه بر اين اعتقاد است كه تمامي استنتاج هاي مذكور خدشه ناپذير و بدون ايراد است و فقط آنچه را مي تواند ادعا كند، دست زدن به يك كوشش علمي صادقانه براي شناخت نسبي برخي از ابعاد جامعه شناسي فرهنگي ايران (و نه فرهنگ در مفهوم گسترده و با استنتاجات مردم شناختي) است. فرضيه مطرح در اين مطالعه براي ما آن است كه رفتارهاي فرهنگي در كشوري مانند ايران بيش از آنكه تحت تاثير عوامل وويژگي هاي فردي باشد متاثر از عوامل ساختاري است ،عواملي كه در فراسوي مباني بايد به جستجوي آنها بــپردازيم ،هرچند شناخت علمي آنها بسيار دشوار است و تحليل در آنها هم نياز به مطالعات ميداني ويژه دارد .مستند هاي ما براي رسيدن به اين فرضيه ،پژوهش هاي ميداني انجام شده وضعف قدرت تبييني آزمون هاي آماري بوده است ؛بويژه درمواردي كه از آزمون هاي پيشرفته آماري استفاده شده است :

در اين چارچوب مي توان اهداف كاربردي اين مطالعه را در موارد زير خلاصه كرد :

1-شناخت وتحليل ابعاد مفهومي زمينه جامعه شناسي فرهنگي

2-كاربست يافته ها و اطلاعات پژوهشي در كالبد مفهومي مورد ارائه

3-دستيابي به يك طرح اوليه از جامعه شناسي فرهنگ ايران

4-روشن كردن خلا ها و زمينه هايي كه بايد در ايم موارد بررسي هاي بيشتر صورت گيرد

5-باز شناسي و توجه به مسائل خاص فرهنگي ايران

6-فراهم آوردن چارچوب اوليه مقدماتي نظري به منظور مطالعات تكميلي در آينده         

ناشر :پژوهشگاه فرهنگ وهنر ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي

 

1387 - 1390 © تمامی حقـوق این سـایت متعلق به وب سایت فرهنگ ایران می باشد .
انتخاب رنگ قالب : آبی قرمز سبز با پس زمینه

ورود یا عضویت

ورود